صفت تفضیلی:
barnierصفت عالی:
barniestشبیه به انبار، انبارمانند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His barny workshop was filled with tools and old wood.
کارگاه انبارمانند او پر از ابزار و چوبهای قدیمی بود.
The barny decor gave the cafe a cozy, countryside feel.
دکور شبیه به انبار به کافه حسی دنج و حومهای داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «barny» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/barny