وارد بحث شدن (ناخواسته)، به بحث کشیده شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I didn't want to argue, but I was drawn into the argument by their comments.
من نمی خواستم بحث کنم، اما با نظرات آنها به بحث کشیده شدم.
He tried to avoid the conflict, but he was eventually drawn into an argument.
او سعی کرد از درگیری اجتناب کند، اما در نهایت وارد بحث شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «be drawn into an argument» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be-drawn-into-an-argument