با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Bear One's Cross

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • idiom
    سختی کشیدن، ناملایمات را به جان خریدن
    • - I know I have to bear my cross.
    • - می‌دانم باید سختی بکشم.
    • - After losing his job, John had to bear his cross.
    • - جان پس از از دست دادن شغلش مجبور شد ناملایمات را به جان بخرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت bear one's cross

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bear one's cross» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bear-ones-cross

لغات نزدیک bear one's cross

پیشنهاد بهبود معانی