گذشتهی ساده:
bedizenedسومشخص مفرد:
bedizensوجه وصفی حال:
bedizeningبهطور جلف و زننده لباس پوشیدن، از روی جلفی آراستن، زرقوبرقدار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She decided to bedizen her outfit with bold accessories.
او تصمیم گرفت لباس خود را با اکسسوریهای خیرهکننده زرقوبرقدار کند.
The queen was bedizened in jewels and elaborate robes for the royal ceremony.
ملکه برای مراسم سلطنتی با جواهرات و لباسهای پرنقشونگار بهطور جلفی لباس پوشیده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bedizen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bedizen