امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Benedict

ˈbenəˌdɪkt ˈbenəˌdɪkt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نوداماد، مبارک، خجسته، سعید، خوشحال، ملایم،سست، رام، نرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد benedict

  1. noun A newly married man (especially one who has long been a bachelor)
    Synonyms:
    benedick
  1. noun United States anthropologist (1887-1948)
    Synonyms:
    Ruth Benedict Ruth Fulton
  1. noun Italian monk who founded the Benedictine order about 540 (480-547)
    Synonyms:
    Saint Benedict st. benedict

ارجاع به لغت benedict

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «benedict» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/benedict

لغات نزدیک benedict

پیشنهاد بهبود معانی