زیستشناسی (در مورد کالا، فضولات و غیره) زیستتخریبپذیر، زیستفروسایشپذیر، قابل تجزیه، تجزیهپذیر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I always choose biodegradable cleaning products.
من همیشه محصولات پاککنندهی زیستتخریبپذیر را انتخاب میکنم.
The restaurant uses biodegradable utensils and plates.
این رستوران از ظروف و بشقابهای زیستفروسایشپذیر استفاده میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «biodegradable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/biodegradable