فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Birdie

ˈbɜːrdi ˈbɜːdi

گذشته‌ی ساده:

birdied

شکل سوم:

birdied

سوم‌شخص مفرد:

birdies

وجه وصفی حال:

birdieing

شکل جمع:

birdies

معنی

noun

مرغک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد birdie

  1. noun badminton equipment consisting of a ball of cork or rubber with a crown of feathers
    Synonyms:
    shuttlecock shuttle bird

ارجاع به لغت birdie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «birdie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/birdie

لغات نزدیک birdie

پیشنهاد بهبود معانی