فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Birdhouse

ˈbɝːdhaʊs ˈbɜːdhaʊs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

قفس، قفس پرنده، مرغ‌دانی، لانه‌ی مرغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

We hung a birdhouse on the tree branch.

به شاخه‌ی درخت یک قفس آویزان کردیم.

The birdhouse needed some repairs after the storm.

بعد از طوفان قفس پرنده نیاز به کمی تعمیر داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد birdhouse

  1. noun
    Synonyms:
    coop bird-cage aviary roost perch pigeon house dovecote roosting place columbary

ارجاع به لغت birdhouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «birdhouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/birdhouse

لغات نزدیک birdhouse

پیشنهاد بهبود معانی