سرمای سیاه، سیاهسرما (سرمای شدیدی که پوششهای گیاهی را سیاه میکند اما با یخزدگی همراه نیست.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The garden was covered in a layer of black frost, giving it an eerie appearance.
باغ با لایهای از سرمای سیاه پوشیده شده بود و ظاهری وهمانگیز به آن داده بود.
Black frost settled in overnight, turning the vibrant leaves into a muted palette.
سیاهسرما یک شبه فرونشست و برگهای با طراوت را به یک تختهرنگ تیره تبدیل کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «black frost» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/black-frost