شکل جمع:
black widowsجانورشناسی بیوهی سیاه (نوعی عنکبوت بسیار سمی که در مناطق گرم زندگی میکند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I spotted a black widow lurking in the corner of the garage.
بیوهی سیاهی را دیدم که در گوشهی گاراژ کمین کرده بود.
My heart raced as I cautiously approached the black widow's web.
وقتی به تار بیوهی سیاه نزدیک شدم، قلبم به تپش افتاد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «black widow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/black-widow