فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

BMS

توضیحات:

BMS در معنای اول مخفف عبارت Building Management System است.

BMS در معنای دوم مخفف عبارت Bachelor of Marine Science است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun

بی‌اِم‌اِس، سامانه‌ی مدیریت ساختمان

The BMS efficiently regulates the building's heating and cooling.

سامانه‌ی مدیریت ساختمان گرمایش و سرمایش ساختمان را به‌طور مؤثر تنظیم می‌کند.

Implementing a BMS can significantly reduce operational costs.

پیاده‌سازی سامانه‌ی مدیریت ساختمان می‌تواند هزینه‌های عملیاتی را به‌میزان قابل توجهی کاهش دهد.

abbreviation noun

کارشناسی علوم دریایی، لیسانس علوم دریایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She earned her BMS after years of hard work.

او پس‌از سال‌ها سخت‌کوشی مدرک کارشناسی علوم دریایی خود را دریافت کرد.

Graduates with a BMS often pursue careers in oceanography.

فارغ‌التحصیلان کارشناسی علوم دریایی اغلب در زمینه‌ی اقیانوس‌نگاری دنبال شغل می‌گردند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت BMS

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «BMS» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bms

لغات نزدیک BMS

پیشنهاد بهبود معانی