با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

BMI

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

BMI مخفف عبارت Body Mass Index است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun
بی‌اِم‌آی، شاخص توده‌ی بدنی (معیاری برای سنجش و اندازه‌گیری چربی بدن هر فرد بر اساس قد و وزن او)
- A healthy BMI is often considered between 18.5 and 24.9.
- شاخص توده‌ی بدنی سالم اغلب بین ۱۸.۵ تا ۲۴.۹ در نظر گرفته می‌شود.
- Doctors often use BMI as a quick assessment tool.
- پزشکان اغلب از شاخص توده‌ی بدنی به عنوان یک ابزار ارزیابی سریع استفاده می‌کنند.
- Many fitness apps include BMI calculators for user convenience.
- بسیاری از نرم‌افزارهای تناسب اندام، به‌منظور آسایش حال کاربران شامل محاسبه‌گر BMI هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد BMI

  1. noun a measure of body fat based on height and weight.
    Synonyms: Body Mass Index

ارجاع به لغت BMI

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «BMI» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bmi

لغات نزدیک BMI

پیشنهاد بهبود معانی