فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Bookie

ˈbʊki ˈbʊki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( maker book =)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bookie

  1. noun A gambler who accepts and pays off bets (especially on horse races)
    Synonyms: bookmaker

ارجاع به لغت bookie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bookie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bookie

لغات نزدیک bookie

پیشنهاد بهبود معانی