امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bookmaker

ˈbʊkˌmeɪkər ˈbʊkˌmeɪkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کتاب‌نویس، صحاف، ناشر کتاب، دلال شرط‌بندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bookmaker

  1. noun A gambler who accepts and pays off bets (especially on horse races)
    Synonyms:
    bookie

ارجاع به لغت bookmaker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bookmaker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bookmaker

لغات نزدیک bookmaker

پیشنهاد بهبود معانی