آخرین به‌روزرسانی:

Bored Rigid

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

به شدت حوصله‌سررفته، خیلی کسل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I was bored rigid during that lecture.

من در طول آن سخنرانی به شدت حوصله‌ام سر رفته بود.

She was bored rigid sitting at home all day.

او از تمام روز در خانه نشستن به شدت کسل شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bored rigid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bored rigid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bored-rigid

لغات نزدیک bored rigid

پیشنهاد بهبود معانی