بسیار حوصله سر رفته، خیلی بی حوصله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I was bored stiff during the lecture.
در طول سخنرانی خیلی حوصله ام سر رفته بود.
She's bored stiff at home all day.
او تمام روز در خانه بسیار بی حوصله است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bored stiff» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bored-stiff