امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Brain Rot

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: brainrot

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
تکنولوژی تنبلی مغزی دیجیتال، فرسودگی ذهنی دیجیتال (احساس بی‌حالی ذهنی یا کاهش تمرکز در اثر صرف زمان زیاد برای محتوا‌های سطحی، یا گشت‌وگذار بی‌هدف در شبکه‌های اجتماعی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Constant use of social media contributes to brain rot among teenagers.
- استفاده‌ی مداوم از رسانه‌های اجتماعی موجب تنبلی مغزی دیجیتال در میان نوجوانان می‌‌شود.
- Constant exposure to social media can lead to serious brain rot.
- قرار گرفتن مداوم در معرض رسانه‌های اجتماعی می‌تواند به فرسودگی ذهنی دیجیتال منجر شود.
noun slang informal
محتوای زرد (هرنوع محتوای اینترنتی که از کیفیت و ارزش محتوایی پایینی برخوردار باشد)
- The forum was filled with brain rot.
- تالار گفت‌وگوی اینترنتی مملو از محتوای زرد بود.
- She decided to stop reading the news to avoid brain rot.
- او تصمیم گرفت که اخبار را دنبال نکند تا از محتوای زرد به دور باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brain rot

  1. noun any Internet content deemed to be of low quality or value, or the supposed negative psychological and cognitive effects caused by it

ارجاع به لغت brain rot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brain rot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brain-rot

لغات نزدیک brain rot

پیشنهاد بهبود معانی