فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bratwurst

American: ˈbrætwərst British: ˈbrætwərst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سوسیس خام و پرادویه (از گوشت گوساله یا خوک)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bratwurst

  1. noun a small pork sausage
    Synonyms:
    brat

ارجاع به لغت bratwurst

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bratwurst» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bratwurst

لغات نزدیک bratwurst

پیشنهاد بهبود معانی