فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Bratwurst

American: ˈbrætwərst British: ˈbrætwərst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سوسیس خام و پرادویه (از گوشت گوساله یا خوک)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bratwurst

  1. noun A small pork sausage
    Synonyms: brat

ارجاع به لغت bratwurst

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bratwurst» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bratwurst

لغات نزدیک bratwurst

پیشنهاد بهبود معانی