با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Breadboard

ˈbredbɔːrd ˈbredbɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از molding board به‌ جای breadboard استفاده کرد.

معنی

noun
نمونه، نمونه تابلویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد breadboard

  1. noun A wooden or plastic board on which dough is kneaded or bread is sliced
    Synonyms: bread board

ارجاع به لغت breadboard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «breadboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/breadboard

لغات نزدیک breadboard

پیشنهاد بهبود معانی