فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Breadbox

ˈbredbɑːks ˈbredbɒks

شکل جمع:

breadboxes

توضیحات:

در انگلیسی بریتانیایی به‌جای breadbox از bread bin استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی ظرف نان، جانانی، ظرف نگهداری نان، جعبه‌ی نان، محفظه‌ی نان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She put the loaf of bread in the breadbox to keep it fresh.

او نان را در ظرف نان گذاشت تا تازه بماند.

My grandmother had a vintage breadbox that was painted with colorful flowers.

مادربزرگم جانانی قدیمی‌ای داشت که با گل‌های رنگارنگ نقاشی شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد breadbox

  1. noun a container or storage box used for storing bread, typically placed in a kitchen to keep bread fresh and prevent it from becoming stale or moldy
    Synonyms:
    bread bin

ارجاع به لغت breadbox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «breadbox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/breadbox

لغات نزدیک breadbox

پیشنهاد بهبود معانی