با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Bridges

ˈbrɪdʒəz ˈbrɪdʒɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bridged
  • شکل سوم:

    bridged
  • وجه وصفی حال:

    bridging

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular
رابرت بریجز (شاعر انگلیسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The poet Bridges was known for his lyrical and contemplative style of writing.
- شاعر رابرت بریجز به سبک غنایی و متفکرانه‌ی نوشتن معروف بود.
- The poet Bridges wrote eloquently about nature's beauty.
- شاعر رابرت بریجز باشیوایی در مورد زیبایی طبیعت نوشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bridges

  1. noun A link
    Synonyms: bonds, connections
  2. noun A structure that allows people or vehicles to cross an obstacle such as a river or canal or railway etc.
    Synonyms: spans, overpasses, gangplanks, platforms
  3. verb Connect, extend
    Synonyms: links, spans, traverses, ties, games, crosses, connects, contracts, bands, auctions
    Antonyms: disjoins, disunites, detaches, disconnects
  4. noun United States labor leader who organized the longshoremen (1901-1990)
    Synonyms: Harry Bridges

Phrasal verbs

  • burn one's bridges

    پل‌های پشت سر خود را خراب کردن، نداشتن امکان بازگشت به شرایط پیشین

ارجاع به لغت bridges

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bridges» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bridges

لغات نزدیک bridges

پیشنهاد بهبود معانی