آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Brindle

ˈbrɪndəl ˈbrɪndəl

معنی brindle | جمله با brindle

noun

رنگ راه‌راه، پارچه راه‌راه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Do not take any brindle for a spot ...

هرپیسه گمان مبر که خالیست ...

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد brindle

  1. adjective having a grey or brown streak or a pattern or a patchy coloring; used especially of the patterned fur of cats
    Synonyms:
    tabby brindled brinded

ارجاع به لغت brindle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brindle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brindle

لغات نزدیک brindle

پیشنهاد بهبود معانی