فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Briquette

brɪˈket brɪˈket
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: briquet

این لغت ریشه‌ی فرانسوی دارد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    (مواد سوختنی فشرده‌شده و قالب‌گیری‌شده) خشته، بریکت، خوش‌سوز
    • - cylindrical briquettes
    • - خوش‌سوزهای استوانه‌ای
    • - a charcoal briquet
    • - بریکت زغال‌سنگ
  • verb - transitive
    خاکه‌ی زغال (و غیره را) به‌صورت آجرک درآوردن، قالبی کردن (خاکه‌ی زغال و غیره)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد briquette

  1. noun A block made from charcoal or coal dust and burned as fuel
    Synonyms: briquet

ارجاع به لغت briquette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «briquette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/briquette

لغات نزدیک briquette

پیشنهاد بهبود معانی