امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Brioche

ˈbriɑːʃ ˈbriɒʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    brioches

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
بریُوش، نان بریُوش (نوع نان نرم و شیرین فرانسوی که با استفاده از آرد، تخم‌مرغ، شیر، شکر و کره تهیه می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He topped his brioche with fresh strawberries and cream.
- او بریوش خود را با توت‌فرنگی تازه و خامه تزئین کرد.
- They served brioche with raspberry jam at the party.
- آن‌ها در مهمانی نان بریوش را با مربای تمشک سرو کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brioche

  1. noun a type of rich, soft bread that is made with a high butter and egg content, giving it a tender crumb and a slightly sweet flavor

ارجاع به لغت brioche

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brioche» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brioche

لغات نزدیک brioche

پیشنهاد بهبود معانی