Brisket

ˈbrɪskɪt ˈbrɪskɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    briskets

معنی

noun
گوشت سینه، سینه انسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت brisket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brisket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brisket

لغات نزدیک brisket

پیشنهاد بهبود معانی