شکل جمع:
brussels sproutsشکل نوشتاری دیگر این لغت: Brussels sprout
گیاهشناسی کلم غنچهای، کلم دکمهای، کلم فندقی، کلم بروکسل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I love the taste of brussels sprout.
عاشق عطم کلم غنچهای هستم.
The Brussels sprouts were overcooked.
کلم بروکسل بیشازحد پخته شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brussels sprout» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brussels-sprout