امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bucket List

ˈbʌkɪt ˌlɪst ˈbʌkɪt ˌlɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bucket lists

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
فهرست کارهای قبل‌از مرگ، لیست آرزوهای قبل‌از مرگ (فهرستی از اهداف، تجربیات یا کارهایی که فرد می‌خواهد قبل‌از مرگ به آن‌ها دست یابد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Traveling to Japan is at the top of my bucket list.
- سفر به ژاپن در صدر لیست آرزوهای قبل‌از مرگم قرار دارد.
- Shamim added learning a new language to his bucket list.
- شمیم یادگیری زبانی جدید را به فهرست کارهای قبل‌از مرگش اضافه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bucket list

  1. noun a compilation of experiences, achievements, or goals that a person wants to accomplish during their lifetime

ارجاع به لغت bucket list

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bucket list» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bucket-list

لغات نزدیک bucket list

پیشنهاد بهبود معانی