انگلیسی بریتانیایی کیکانه، هزینهی سرویس کیک (هزینهای که از مشتری از بابت سرویس کیکی گرفته میشود که خود مشتری از بیرون به رستوران آورده است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cakeage charge added an extra expense to our dinner bill.
کیکانه هزینهای اضافی به صورت حساب شام ما اضافه کرد.
We were surprised to learn that the restaurant had a cakeage policy.
وقتی متوجه شدیم که رستوران سیاست هزینهی سرویس کیک دارد متعجب شدیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cakeage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cakeage