فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Calorific

ˌkæləˈrɪfɪk ˌkæləˈrɪfɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

انگلیسی بریتانیایی پرکالری، مربوط یا وابسته به کالری، کالریایی

I try to avoid calorific snacks during the day.

سعی می‌کنم در طول روز خوراکی‌های پرکالری نخورم.

She opted for a calorific dessert after dinner.

او بعد از شام یک دسر پرکالری انتخاب کرد.

adjective

گرمازا، گرم‌کننده، گرمایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت calorific

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «calorific» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/calorific

لغات نزدیک calorific

پیشنهاد بهبود معانی