حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی carburettor است.
انگلیسی آمریکایی کاربراتور (هوایی که توسط سیلندرها مکش میشود و با سوخت ترکیب و وارد سیلندر میشود تا انرژی خود را آزاد کند.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The mechanic fixed the faulty carburetor in no time.
مکانیک کاربراتور معیوب را در کمترین زمان تعمیر کرد.
He ordered a replacement carburetor for his vintage car.
او یک کاربراتور یدک را برای ماشین قدیمی خود سفارش داد.
ژیگلور
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carburetor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carburetor