(وابسته یا مربوط به) منطقهی کارائیب، کارائیبی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
She wore a beautiful Caribbean dress adorned with colorful patterns.
او یک لباس زیبای کارائیبی پوشیده بود که با الگوهای رنگارنگ مزین شده بود.
The Caribbean music filled the air, inviting everyone to dance.
موسیقی کارائیب فضا را پر کرد و همه را به رقص دعوت کرد.
اهل کارائیب، کارائیبی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The Caribbean danced gracefully at the festival.
کارائیبیها در این جشن بهزیبایی رقصیدند.
A Caribbean shared stories of vibrant island life.
یک کارائیبی داستانهای زندگی جذاب جزیرهای را به اشتراک گذاشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «caribbean» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/caribbean