آخرین به‌روزرسانی:

Catholicity

ˌkæθəˈlɪsɪti ˌkæθəˈlɪsɪti

معنی و نمونه‌جمله

noun

گسترده‌اندیشی، آزادگی، تنوع، دامنه‌ی وسیع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The catholicity of his taste allowed him to enjoy Mongolian food also.

گستردگی علایقش به او اجازه داد که از غذای مغولی هم لذت ببرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد catholicity

  1. noun The beliefs and practices of a Catholic Church
    Synonyms:
    catholicism
  1. noun the quality of being universal; existing everywhere
    Synonyms:
    universality

ارجاع به لغت catholicity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catholicity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/catholicity

لغات نزدیک catholicity

پیشنهاد بهبود معانی