Charwoman

ˈtʃɑːrˌwʊmən ˈtʃɑːˌwʊmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مستخدم (زن)، کلفت، کنیز، زغال‌فروش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد charwoman

  1. noun A human female employed to do housework
    Synonyms: char, cleaning woman, cleaning lady, woman

ارجاع به لغت charwoman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «charwoman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/charwoman

لغات نزدیک charwoman

پیشنهاد بهبود معانی