شکل جمع:
ciosCIO مخفف عبارت Chief Information Officer است.
مدیر ارشد فناوری اطلاعات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Our company recently hired a new CIO.
شرکت ما بهتازگی مدیر ارشد فناوری اطلاعات جدیدی را استخدام کرده است.
The CIO's leadership was crucial during the recent system upgrade.
رهبری مدیر ارشد فناوری اطلاعات در جریان ارتقای سیستم اخیر، حائز اهمیت بسیاری بود.
The CIO is responsible for overseeing the company's technology infrastructure.
مدیر ارشد فناوری اطلاعات مسئول نظارت بر زیرساختهای فناوری شرکت است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «CIO» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cio