آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Citizenry

ˈsɪtəznri ˈsɪtəznri

معنی citizenry | جمله با citizenry

noun

شهروندان، ساکنین، مردم، تبعیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The approach of the enemy forces alarmed the citizenry.

نزدیک شدن نیروهای دشمن شهروندان را هراسان کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد citizenry

  1. noun the body of citizens of a state or country
    Synonyms:

ارجاع به لغت citizenry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «citizenry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/citizenry

لغات نزدیک citizenry

پیشنهاد بهبود معانی