یک حبه سیر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Add one clove of garlic to the sauce.
یک حبه سیر به سس اضافه کنید.
I need two cloves of garlic for this recipe.
برای این دستور غذا به دو حبه سیر نیاز دارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clove of garlic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clove-of-garlic