امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Collateral Damage

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation
    خسارت جانبی / آسیب غیرعمدی link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The military operation resulted in some collateral damage.
    - عملیات نظامی منجر به مقداری خسارت جانبی شد.
    - They tried to minimize collateral damage during the airstrikes.
    - آنها سعی کردند خسارات جانبی را در طول حملات هوایی به حداقل برسانند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد collateral damage

    1. noun unintentional damage to non-military people or property during war
      Synonyms:
      civilian casualties

    ارجاع به لغت collateral damage

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «collateral damage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/collateral-damage

    لغات نزدیک collateral damage

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی