فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Collateralize

kəˈlætərəˌlaɪz kəˈlætrlaɪz

گذشته‌ی ساده:

collateralized

وجه وصفی حال:

collateralizing

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: collateralise

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

انگلیسی بریتانیایی وثیقه گذاشتن (برای دریافت وام یا خرید قسطی)، گرویی دادن، مرهونه دادن

The bank required me to collateralize my loan with the deed to my house.

بانک از من خواسته بود که برای وامم، سند خانه‌ام را وثیقه بگذارم.

They decided to collateralize their home in order to secure a loan.

آن‌ها تصمیم گرفتند خانه‌ی خود را وثیقه بگذارند تا وام بگیرند.

verb - transitive

(ملک، سهام، جواهر و غیره) به‌عنوان وثیقه به کار بردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The company had to collateralize their inventory in order to secure a business loan.

شرکت مجبور شد دارایی آن‌ها را به‌عنوان وثیقه به کار برد تا وام تجاری را تضمین کند.

The bank agreed to collateralize my loan with my car.

بانک موافقت کرد که برای وام، ماشینم را به‌عنوان وثیقه به کار برد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت collateralize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «collateralize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/collateralize

لغات نزدیک collateralize

پیشنهاد بهبود معانی