آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Comically

ˈkɑːmɪkli ˈkɒmɪkli

معنی comically | جمله با comically

adverb

به‌طور خنده‌دار، به‌شکل مضحک، به‌گونه‌ای طنزآمیز، به‌صورت شوخ‌طبعانه، به‌طور سرگرم‌کننده، مسخره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She comically imitated her friend’s accent during the party.

او در مهمانی به‌طور خنده‌داری لهجه‌ی دوستش را تقلید کرد.

The situation was so strange that it ended comically.

وضعیت آن‌قدر عجیب بود که به‌طور مسخره‌ای پایان یافت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت comically

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/comically

لغات نزدیک comically

پیشنهاد بهبود معانی