آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
    آخرین به‌روزرسانی:

    Commutator

    ˈkɒmjuːteɪtər ˈkɒmjuːteɪtə

    معنی commutator

    جابه‌جاگر

    noun

    ابزار تغییردهنده برای برق، کموتاتور، سویگر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت commutator

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «commutator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commutator

    لغات نزدیک commutator

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    key ring look up look up to leggings cartridge frame cartridge paper doodlebug strain jiffy anticatalyst fudge oubliette prostatectomy puccoon QR code بالکن بای‌بای بخیه خیانت به همسر آویشن گریه جوراب‌شلواری خوردن پرده خسته عروسک مرگ ابر ساحل سیماب