شهر خوابگاهی، شهر اقماری (شهری که مردم بیشتر در شهر دیگری کار میکنند و در آن ساکن هستند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Many people live in commuter towns and work in the city.
بسیاری از مردم در شهرهای خوابگاهی زندگی می کنند و در شهر [اصلی] کار می کنند.
It's a quiet commuter town with good transport links.
این یک شهر خوابگاهی آرام با ارتباطات حمل و نقل خوب است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «commuter town» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commuter-town