فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Computerization

kəmˌpjuːtərəˈzeɪʃən kəmˌpjuːtərəˈzeɪʃən

شکل جمع:

computerizations

معنی

noun

کامپیوتری کردن، کامپیوتری شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد computerization

  1. noun the control of processes by computer
    Synonyms:
    cybernation

لغات هم‌خانواده computerization

ارجاع به لغت computerization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «computerization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/computerization

لغات نزدیک computerization

پیشنهاد بهبود معانی