آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ مهر ۱۴۰۴

    Cone

    koʊn kəʊn

    گذشته‌ی ساده:

    coned

    شکل سوم:

    coned

    سوم‌شخص مفرد:

    cones

    وجه وصفی حال:

    coning

    شکل جمع:

    cones

    معنی cone | جمله با cone

    noun countable

    مخروط

    They built a model of a cone for their geometry project.

    آن‌ها برای پروژه‌ی هندسه‌ی خود مدلی از مخروط ساختند.

    The mountain has a perfect cone shape.

    کوه شکل مخروطی دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Cone-shaped hill

    تپه‌ی مخروط‌سان

    noun countable

    راهنمایی و رانندگی مخروط ترافیکی (که برای هدایت رانندگان قرار می‌دهند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    Cones were lined up to mark the detour route.

    مخروط‌های ترافیکی برای مشخص کردن مسیر انحرافی ردیف شده بودند.

    Workers placed bright orange cones around the construction area.

    کارگران، مخروط‌های ترافیکی نارنجی‌رنگ را دور محوطه‌ی ساخت‌وساز قرار دادند.

    noun countable

    قیف بستنی

    She dropped her ice cream cone on the ground.

    او قیفی‌ بستنی‌اش را روی زمین انداخت.

    He prefers waffle cones to regular ones because they’re crunchier.

    او قیف‌های وافلی را بیشتر از نوع معمولی دوست دارد چون تُردتر هستند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Ice cream cone

    قیف بستنی

    noun countable

    گیاه‌شناسی میوه‌ی کاج

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    Each cone holds dozens of tiny seeds protected by woody scales.

    هر کاج ده‌ها دانه‌ی کوچک دارد که توسط فلس‌های چوبی محافظت می‌شوند.

    She decorated the table with dried pine cones and candles.

    او میز را با میوه‌های کاج خشک‌شده و شمع تزئین کرد.

    noun countable

    کالبدشناسی یاخته‌ی مخروطی (در شبکیه‌ی چشم که نسبت به نور و رنگ حساس است)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

    مشاهده

    Damage to cones can lead to color blindness or blurred vision.

    آسیب به یاخته‌های مخروطی می‌تواند باعث کوررنگی یا تاری دید شود.

    Each cone is sensitive to a specific range of light wavelengths.

    هر سلول مخروطی به محدوده‌ی خاصی از طول موج‌های نور حساس است.

    verb - transitive

    مخروطی‌شکل کردن

    The artist coned the paper to form a tiny mountain.

    هنرمند کاغذ را مخروطی کرد تا کوه کوچکی بسازد.

    The machine cones the metal rods for aerodynamic purposes.

    این دستگاه، میله‌های فلزی را برای اهداف آیرودینامیکی مخروطی می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cone

    1. noun circular-shaped object with pointed end
      Synonyms:
      pyramid conoid strobile strobiloid raceme

    Phrasal verbs

    cone off

    (مسیررا) با مخروط مشخص کردن

    Collocations

    traffic cone

    مخروط پلاستیکی، راه بند پلاستیکی (برای منع توقف و غیره)

    سوال‌های رایج cone

    گذشته‌ی ساده cone چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده cone در زبان انگلیسی coned است.

    شکل سوم cone چی میشه؟

    شکل سوم cone در زبان انگلیسی coned است.

    شکل جمع cone چی میشه؟

    شکل جمع cone در زبان انگلیسی cones است.

    وجه وصفی حال cone چی میشه؟

    وجه وصفی حال cone در زبان انگلیسی coning است.

    سوم‌شخص مفرد cone چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد cone در زبان انگلیسی cones است.

    ارجاع به لغت cone

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cone

    لغات نزدیک cone

    • - condyloid
    • - condyloma
    • - cone
    • - cone off
    • - cone shell
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.