فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Conservatism

kənˈsɜrːvətɪzm kənˈsɜrːvətɪzm kənˈsɜːvətɪzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    محافظه‌کاری، سیاست محافظه‌کاری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد conservatism

  1. noun opposition to change
    Synonyms: traditionalism, orthodoxy, moderation, preservation, conservativeness, unprogessiveness, reactionaryism

ارجاع به لغت conservatism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conservatism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conservatism

لغات نزدیک conservatism

پیشنهاد بهبود معانی