آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ مهر ۱۴۰۴

    Conventionally

    kənˈvenʃnli kənˈvenʃnli

    معنی conventionally | جمله با conventionally

    adverb

    به‌طور مرسوم، به‌طور معمول، به‌صورت متداول، به‌طور متعارف، عموماً، عرفاً

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    He conventionally approached the problem, following established methods.

    او به‌طور متعارف و با پیروی از روش‌های تعیین‌شده به موضوع نزدیک شد.

    They conventionally celebrated the holiday with family gatherings and feasts.

    آن‌ها به‌طور مرسوم تعطیلات را با گردهمایی‌های خانوادگی و مهمانی‌ها جشن می‌گرفتند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج conventionally

    معنی conventionally به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی conventionally در زبان فارسی به‌صورت «به‌طور متعارف»، «به‌طور مرسوم»، یا «طبق عرف» ترجمه می‌شود.

    این واژه از ریشه‌ی convention به‌معنای «عرف، قرارداد، یا رسم» گرفته شده و به شیوه‌ای اشاره دارد که مطابق با عادات پذیرفته‌شده، قواعد عمومی یا روش‌های مرسوم در جامعه انجام می‌شود. هنگامی که از conventionally استفاده می‌کنیم، معمولاً هدف آن است که نشان دهیم چیزی مطابق با معیارها و انتظارات رایج است، نه نوآورانه یا متفاوت از آنچه معمولاً انجام می‌شود.

    در بُعد زبانی، conventionally اغلب در توصیف رفتارها، باورها، شیوه‌های طراحی، یا روش‌های علمی و فنی به‌کار می‌رود. برای مثال، در جمله‌ی The house was conventionally built with bricks and wood («خانه به‌طور سنتی با آجر و چوب ساخته شده بود»)، این واژه نشان می‌دهد که ساخت خانه طبق روش‌های معمول و پذیرفته‌شده انجام گرفته است. به این ترتیب، conventionally نه‌تنها یک قید توصیفی است، بلکه شاخصی برای تمایز میان روش‌های سنتی و روش‌های نوین محسوب می‌شود.

    از منظر فرهنگی، conventionally به نقش سنت و عرف در شکل‌دهی رفتار انسانی اشاره دارد. جوامع بشری بر پایه‌ی مجموعه‌ای از قراردادها و هنجارها شکل می‌گیرند که تعیین می‌کنند چه چیزی «مناسب» یا «طبیعی» تلقی می‌شود. بنابراین، وقتی می‌گوییم فردی conventionally dressed است، یعنی پوشش او مطابق با معیارهای اجتماعی پذیرفته‌شده است. این واژه در چنین کاربردهایی مفهومی فراتر از ظاهر دارد و نوعی هم‌سویی با انتظارات جمعی را منعکس می‌کند.

    در حوزه‌های علمی و فنی، conventionally برای تمایز میان روش‌های استاندارد و روش‌های نوآورانه یا تجربی استفاده می‌شود. برای نمونه، عبارت conventionally produced energy به انرژی حاصل از منابع سنتی مانند سوخت‌های فسیلی اشاره دارد، در مقابلِ انرژی‌های نوین مانند خورشیدی یا بادی. به این معنا، conventionally نشان‌دهنده‌ی پایداری، تکرارپذیری و انطباق با روش‌های تثبیت‌شده است؛ مفاهیمی که در علم و فناوری از اهمیت بالایی برخوردارند.

    از دیدگاه فلسفی و زبانی، conventionally می‌تواند نماد نگاه انسان به ثبات و نظم در برابر تغییر باشد. این واژه یادآور این واقعیت است که بسیاری از جنبه‌های زندگی بشر نه بر پایه‌ی ضرورت طبیعی، بلکه بر اساس توافق و عادت شکل گرفته‌اند. conventionally پلی میان گذشته و حال است — بازتابی از تمایل انسان به حفظ نظم اجتماعی در کنار چالش دائمی نوآوری و تحول.

    ارجاع به لغت conventionally

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «conventionally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conventionally

    لغات نزدیک conventionally

    • - conventionalization
    • - conventionalize
    • - conventionally
    • - conventioneer
    • - conventual
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.