آخرین به‌روزرسانی:

Conventionally

kənˈvenʃnli kənˈvenʃnli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور مرسوم، به‌طور معمول، به‌صورت متداول، به‌طور متعارف، عموماً، عرفاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He conventionally approached the problem, following established methods.

او به‌طور متعارف و با پیروی از روش‌های تعیین‌شده به موضوع نزدیک شد.

They conventionally celebrated the holiday with family gatherings and feasts.

آن‌ها به‌طور مرسوم تعطیلات را با گردهمایی‌های خانوادگی و مهمانی‌ها جشن می‌گرفتند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت conventionally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conventionally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conventionally

لغات نزدیک conventionally

پیشنهاد بهبود معانی