گذشتهی ساده:
cordonedشکل سوم:
cordonedسومشخص مفرد:
cordonsوجه وصفی حال:
cordoningشکل جمع:
cordons(معدن) کمربند، قیطان، یک عده پاسبان یا نظامی که در فواصل معین محلی را احاطه کنند، خط قرنطینه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Demonstrators broke through the police cordons.
تظاهرکنندگان صفهای پلیس را شکستند و رد شدند.
The soldiers had cordoned off the neighborhood and would not let anyone pass through.
سربازان محله را محاصره کرده و به کسی اجازهی عبور نمیدادند.
گذشتهی ساده cordon در زبان انگلیسی cordoned است.
شکل سوم cordon در زبان انگلیسی cordoned است.
شکل جمع cordon در زبان انگلیسی cordons است.
وجه وصفی حال cordon در زبان انگلیسی cordoning است.
سومشخص مفرد cordon در زبان انگلیسی cordons است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cordon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cordon