فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cornfed

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

(درمورد دام‌هایی که با خوراندن ذرت پروار شده‌اند) ذرت خورانده، ذرت داده

a cornfed heifer

گوساله‌ی ذرت‌پرورده

adjective

(آمریکا - عامیانه) دهاتی و فربه، چاق و چله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cornfed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cornfed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cornfed

لغات نزدیک cornfed

پیشنهاد بهبود معانی