آخرین به‌روزرسانی:

Corsage

kɔːrˈsɑːʒ kɔːˈsɑːʒ

شکل جمع:

corsages

معنی

noun

نیم‌تنه زنانه، دسته گلی که برای زدن به سینه تهیه می‌شود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corsage

  1. noun an arrangement of flowers that is usually given as a present
    Synonyms:
    bouquet posy nosegay

سوال‌های رایج corsage

شکل جمع corsage چی میشه؟

شکل جمع corsage در زبان انگلیسی corsages است.

ارجاع به لغت corsage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corsage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corsage

لغات نزدیک corsage

پیشنهاد بهبود معانی