آخرین به‌روزرسانی:

Countercharge

ˈkaʊntərˌtʃɑːrdʒ ˈkaʊntərˌtʃɑːdʒ

معنی‌ها

noun

حقوق (استدلال یا مشاجره و غیره) ادعای متقابل، اتهام متقابل، پادچفته

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده
noun

پاتک، حمله‌ی متقابل، پاد تاخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun

متقابلاً ادعا کردن (یا متهم کردن)، پاتک زدن، پادتاخت کردن

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت countercharge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countercharge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/countercharge

لغات نزدیک countercharge

پیشنهاد بهبود معانی