فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Countercharge

ˈkaʊntərˌtʃɑːrdʒ ˈkaʊntərˌtʃɑːdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    حقوق (استدلال یا مشاجره و غیره) ادعای متقابل، اتهام متقابل، پادچفته
  • noun
    پاتک، حمله‌ی متقابل، پاد تاخت
  • noun
    متقابلاً ادعا کردن (یا متهم کردن)، پاتک زدن، پادتاخت کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت countercharge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countercharge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/countercharge

لغات نزدیک countercharge

پیشنهاد بهبود معانی