فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cowman

ˈkaʊmən ˈkaʊmæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    گاوچران، گاودار، گله‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cowman

  1. noun A hired hand who tends cattle and performs other duties on horseback
    Synonyms: cowboy, cowpuncher, puncher, cattleman, cowpoke, cowhand, cowherd

ارجاع به لغت cowman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cowman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cowman

لغات نزدیک cowman

پیشنهاد بهبود معانی